، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

ترنم مهربانی

از شیر گرفتن ترنم

1391/3/16 20:35
نویسنده : فاطمه
132 بازدید
اشتراک گذاری

از اینجا که من 4 ماهه نتونستم حتی یک کلمه برای ترنم بنویسم باید متوجه شید که چقدر تو این مدت منو اذیت کرده

توی چند ماه اخیر واقعا از دست ترنم عاصی شده بودم البته در همین راستا اقدامات بسیاری هم انجام شد مثلا اینکه یه مدت اونو هر روز می بردم خانه اسباب بازی یعنی حدودا یک ماه قبل از عید همش کارم این بود که صبح ها ترنم رو به خانه اسباب بازی ببرم و بعدش خودم بیام خونه و کارهامو انجام بدم

بعد از عید هم که دیگه صبح و بعد اظهر خانم همش بیرون تشریف داشتن البته مامانش هم که تازه ماشین خریده و هرروز عصر می بردش بیرون

و اما چی شد که ما تصمیم گرفتیم ترنم رو از شیر بگیریم..

جونم براتون بگه که خانم خانما تو زمانی که خونه بودن همش دست مبارک مامانرو می گرفتن و به سمت مبل هدایت می کردن که یعنی بیا ایحا بشین و می می بده

خلاصه از کاررو زندگی افتاده بودم و همش داشتم شیر می دادم شبها هم خیلی اذیت می کرد

از 4 صبح به بعد همش می می مثل یه پستونک تو دهنش بود....

هر کاری می کردم که یه کم کمتر بشه اصلا جواب نمی داد و روز به روز وابستگیش بیشتر می شد و اگر کاری چیزی داشتم مدام به خاطرش گریه می کرد

تا اینکه یه روز که با هم بیرون رفته بودیم از عطاری از این صبر زردا که ظاهرا شیره آلوئه وراست گرفتم ولی باز هم صبر کردم و دلم نیومد که بزنم اما چند روز بعد وقتی خونه مامان جونینا بودیم عصر وقتی ترنم درخواست شیر کرد رفتم و روی سی نه ام چسب زخم زدم و گفتم اوف شده.....اون هم شروع کرد به اوف اوف کردنو به جاش بهش غذا دادم. راستش فکر نمی کردم بچه با این سر سختی رو بتونم به راحتی از شیر بگیرمش اما انگار بچم باور کرد و سراغش نیومد... شب رو کلی دوغ بهش دادیم که راحت بخوابه واقعا هم خوابید در کمال ناباوری دیدم بچه ای که محال بود بدون می می بخوابه رفت و عروسکش رو بغل کرد و خوابید4  صبح بلند شد بهش آب دادم و به جای شیر آجیل خورد 1-2 ساعتی هم خوراکیهای مختلف رو از کابینت در آورد و تست کرد و دوباره اومد و بغل باباش گرفت خوابید.

الان 4 روزه که ترنم اصلا شیر مامانی رو نخورده البته شب دوم توی خواب گذاشتم توی دهنش ولی دیگه نخورد و من هم چون درد داشتم دوشیدم و فرداش تو شیشه بهش دادم...

انگار چند روزه اول رو به خاطره اینکه فکر می کرد واقعا زخمه مدارا کرد ولی این دو روزه که میاد دست می زنه بهش و یا سرش رو می ذاره روی سی نم ..کلا مشکل خواب بدون می می داره مخصوصا روزا ساعت خوابش از ساعت 1 به ساعت 5 تغییر کرده..تازه اونم با کلی مشکل می خوابه.. ولی شبها تا یه کمی پشتش رو می مالیم خوابش می بره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)